دكتر بسیار خاكی بود مخصوصا وقتی كه شهردار بود و از مراسم كلنگ زنی بر می گشت. یك بار ایشان به مدت یك هفته ناپدید شده بود و تمام كارهای شهرداری خوابیده بود. ما هر جایی كه به فكرمان می رسید دنبال دكتر گشتیم. عاقبت یكی از همكاران گفت اخرین باری كه دكتر را دیدم قرار بود به مراسم كلنگ زنی برود. همگی به محل رفتیم و با یك ساختمان نیمه كاره رو به رو شدیم. اول فكر كردیم محل را اشتباه امده ایم اما صدای دكتر را شنیدیم كه اواز میخواند و اجر بالا می انداخت. هیچ وقت دكتر را اینقدر خاكی ندیده بودم
جلوگیری از حیف و میل بیت المال
یك بار زمانی كه مطبوعات مطالبی را در مورد گم شدن 350 میلیارد تومان در زمان شهرداری دكتر منتشر كردند به ایشان گفتم نمی خواهید به این شبهات جواب دهید؟ ایشان فرمودند نچ! مدتی بعد در مورد واریز نشدن 5/1 میلیارد دلار از درامد نفت به خزانه شبهاتی مطرح شد ما در راهرو قدم می زدیم و من باز همین سوال را مطرح كردم ایشان كمی به زمین خیره شدند و با خوشحالی چیزی را از روی زمین برداشتند و خدا را حمد و سپاس گفتند. من تصور كردم ایشان سرنخی از پولهای گم شده پیدا كرده اند و پرسیدم دكتر چی پیدا كردی؟ ایشان فرمودند یك گیره كاغذ بود خدا را شكر می كنم كه رییس جمهور شدم تا جلوی این جور ریخت و پاشها را بگیرم.
سرعت عمل دكتر
دكتر در كارها خیلی سریع عمل می كرد. سرعت عمل او انقدر زیاد بود كه از سرعت فكر كردن هم جلو می زد و همیشه قبل از اینكه فكر كند عمل می كرد. موقعی كه حزب انگلا مركل در انتخابات المان پیروز شد ایشان خیلی سریع به مركل تبریك گفت كه این كار مركل را شگفت زده كرد و در گفتگویی تلفنی گفت این سریعترین تبریك در تاریخ سیاسی المان بوده. دكتر لبخند ملیحی زدند و فرمودند كار خاصی نكردم كه مركل در جواب گفت چرا این كار خیلی خاص است چون من هنوز به عنوان صدر اعظم انتخاب نشده ام و فعلا فقط حزب ما پیروز شده ولی شما انتخاب من به عنوان صدر اعظم را تبریك گفته اید. این واقعه نشان داد سرعت عمل دكتر انقدر زیاد است كه نه تنها از سرعت فكر كردن بیشتر است بلكه از وقایع روزانه هم پیشی می گیرد و پیشكی به اتفاقی كه هنوز رخ نداده واكنش نشان می دهد.
ساده زیستی دكتر
در ستاد انتخاباتی دكتر افراد زیادی را استخدام كرده بودیم كه با ماژیك روی كاغذ شعار تبلیغاتی بنویسند و به در و دیوار بچسبانند. من از این كار بسیار متعجب شدم و به دكتر گفتم چرا تراكت چاپ نمی كنید كه هزینه ان یك دهم این كار می شود مگر نمی دانید كه از زمان گوتنبرگ وسیله ای به نام دستگاه چاپ وجود دارد؟ ایشان با لحنی فیلسوفانه گفتند هزینه مهم نیست مهم ساده زیستی است. اما من از این جمله فیلسوفانه چیزی نفهمیدم تا اینكه دكتر در انتخابات پیروز شد و در تمام چهار سال دوره ریاست جمهوری با سفرهای استانی و توزیع سی دی و سیب زمینی و پرتقال مفتی و كالابرگ و چك پول و بلیت استخر دست به تبلیغات وسیعی زد كه بسیار هم كار ساده ای بود. اینجا بود كه فهمیدم منظور از ساده زیستی چیست
خاطره یاسمن هفت ساله از ساوجبلاق
یاسمن می گوید یك روز در مدرسه به ما گفتند همه باید به استقبال دكتر برویم. ان روز خیلی به ما خوش گذشت چون از همه مدارس امده بودند و شیر و كیك مفتی هم به ما دادند. خواهرم كه دبیرستانی است هم انجا بود و می گفت خیلی روز خوبی بود چون همیشه گشت ارشاد به پسرهایی كه به مدارس دخترانه نزدیك شوند گیر میدهد اما امروز خودشان تمام پسر دبیرستانی ها را اورده بودند اینجا و من كلی شماره تلفن گرفتم. چند تا كامیون هم پرتقال اورده بودند و وسط خیابان خالی كردند اما یك سری ادم بزرگ كه نمی دانم از كجا با اتوبوس اورده بودند به پرتقال ها حمله كردند و من از ترس اینكه زیر دست و پا له شوم جلو نرفتم. صحبتهای دكتر هم خیلی خوب بود چون بقیه دكترها یك جوری حرف می زنند كه من هیچی از حرفهایشان نمی فهمم اما این یكی یك جوری حرف می زد كه برای ما بچه ها خیلی خوب بود و همه حرفهایش را می فهمیدیم. كلا یك جورهایی مثل خانم ناظم ما كه سر صف می رود پشت بلندگو حرف می زد
بازگشت به صدر انقلاب
ان اوایل كه دكتر تازه رییس جمهور شده بود همیشه می گفت ما از ارمانهای انقلاب دور شده ایم و باید به صدر انقلاب برگردیم. من ان موقع تردید داشتم و فكر می كردم چگونه ممكن است بعد از سی سال به شرایط دوره انقلاب كه همه چیز به هم ریخته بود برگردیم. مدتی بعد كه با خاموشی های گسترده، برق جیره بندی شد یكی از بستگان مسن ما كه بیش از 90 سال سن دارد می گفت به یاد دوره مرحوم حاج امین الضرب می افتد كه تهران فقط یك كارخانه برق داشت و تنها روشنایی بخش كوچكی از شهر تامین می شد. اینجا بود كه فهمیدم نه تنها به صدر انقلاب برگشته ایم بلكه سرعت بازگشت انقدر زیاد بوده كه از رگ و ریشه های انقلاب هم عبور كرده ایم و به 90 سال پیش رسیده ایم
پرهیز از اصراف
سازمان بازرسی كل كشور نامه ای فرستاده بود مبنی بر اینكه تصمیم دكتر در مورد عقب نكشیدن ساعت رسمی موجب هدر رفتن 5/1 میلیون مگاوات انرژی شده و این تصمیم 45 میلیارد تومان خسارت به بار اورده است. نامه را به دكتر نشان دادم و ایشان گفتند اقدامی لازم نیست و من هم نامه را در سطل اشغال انداختم. دكتر بنده را مورد ملامت قرار داد و گفت چرا اموال بیت المال را هدر می دهید؟ می توانستید از پشت این نامه به عنوان چرك نویس استفاده كنید این كاغذ یك تومان ارزش دارد و ارزش پشت ان 5 ریال است پس شما 5 ریال به بیت المال خسارت زدید. من بسیار شرمنده شدم و سعی كردم مانند دكتر به فكر بیت المال باشم.
مصاحبه های دكتر
دكتر سبك جدیدی را در پاسخ دادن به سوالات خبرنگاران ابداع كرد كه به گفته كارشناسان در نوع خود بی نظیر است. ایشان اكثر سوالات را با سوال جواب می دادند به صورتی كه گاهی خبرنگاران تازه كار فراموش می كردند كه خبرنگارند و دكتر سوال می كرد و انها جواب می دادند. دكتر یك برگ برنده دیگر هم در مصاحبه داشت و اگر خبرنگاری گیر می داد كه جواب سوالش را بگیرد ایشان می گفتند ما اصلا چنین چیزی در ایران نداریم. یك بار خبرنگاری بسیار سمج بود و سوالات پی در پی مطرح می كرد و در اخر گفت دنیا ایران را منزوی كرده است. دكتر در جواب لبخند ملیحی زد و با خونسردی گفت نخیر ایران دنیا را منزوی كرده است. خبرنگار چند دقیقه مبهوت شد و همینطور به دكتر نگاه می كرد بعد بدون اینكه چیزی بگوید از سالن خارج شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر