حكومت مذهبی رژیمی است كه در آن به جای رجال سیاسی، رجال مذهبی (روحانی) مقامات سیاسی و دولتی را اشغال میكنند و به عبارت دیگر حكومت مذهبی یعنی حكومت روحانیون بر ملت.
آثار طبیعی چنین حكومتی یكی استبداد است، زیرا روحانی خود را جانشین خدا و مجری اوامر او در زمین میداند و در چنین صورتی مردم حق اظهارنظر و انتقاد و مخالفت با او را ندارند. یك زعیم روحانی خود را به خودی خود زعیم میداند، به اعتبار اینكه روحانی است و عالم دین، نه به اعتبار رأی و نظر و تصویب جمهور مردم، بنابراین یك حاكم غیرمسئول است و این مادر استبداد و دیكتاتوری فردی است و چون خود را سایه و نماینده خدا میداند، بر جان و مال و ناموس همه مسلط است و در هیچ گونه ستم و تجاوزی تردید به خود راه نمیدهد بلكه رضای خدا را در آن میپندارد؛ گذشته از آن برای مخالف، برای پیروان مذاهب دیگر حتی حق حیات نیز قائل نیست. آنها را مغضوب خدا، گمراه، نجس و دشمن راه دین و حق میشمارد و هر گونه ظلمی را نسبت به آنان عدل خدایی تلقی میكند. خلاصه حكومت مذهبی همان است كه در قرون وسطی كشیشان داشتند و ویكتور هوگو آن را بدقت ترسیم كرده است. دکتر شریعتی، كتاب مذهب علیه مذهب، ص 206ـ207
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر