نشان فیس بوک
۱۳۸۹ بهمن ۱۱, دوشنبه
نماینده لنگرود: ادعای ۹۸ درصدی دولت دروغ است، فقط ۴۰ درصد مصوبات استانی محقق شده است
چکیده :متاسفانه آماری که توسط رحیمی ارائه شده، آمار درستی نیست و تاکنون کمتر از 40 درصد از این مصوبات اجرایی شده است. آمار نادرست دادن به مردم بدترین عمل است. در سفر دور سوم، مصوبات سفرهای قبلی را دوباره مصوب کردند تا تعداد مصوبات خود را...
در سفر دور سوم، مصوبات سفرهای قبلی را دوباره مصوب کردند تا تعداد مصوبات خود را پر کنند!
یک عضو مجمع نمایندگان گیلان در مجلس، تحقق ۹۸درصدی مصوبات سفرهای قبلی هیات دولت به این استان را که از سوی معاون اول احمدی نژاد اعلام شده بود را نادرست خواند و گفت: تاکنون کمتر از ۴۰ درصد این مصوبات تحقق یافته و ارائه آمار نادرست به مردم بدترین عمل است.
مهرداد لاهوتی در گفتوگو با ایلنا، افزود: من یک هفته قبل از سفر رییس جمهوری به گیلان طبق نطقی در صحن علنی مجلس اعلام کردم، بهتر این بود که رییس جمهوری یک بازبینی درستی از عمل کرد سفرهای دور اول و دوم خود میکرد!
نماینده لنگرود خاطرنشان کرد: رییس جمهوری در سفر دور سوم خود به گیلان به وزیران صنایع و جهاد کشاورزی دستور دادند که بنشینند و یک طرحی برای بخش اشتغال این استان بدهند که هنوز از مفاد آن اطلاعی نداریم!
وی خطاب به وزیر جهاد کشاورزی گفت: دکترخلیلیان اگر می توانست، در سفر به گیلان مسئله پیله ابریشم و چای گیلان را حل می کرد.
لاهوتی با انتقاد شدید از آمارهای ارایه شده توسط معاون اول احمدی نژاد برای میزان تحقق مصوبات سفرهای قبلی هیات دولت به گیلان، تصریح کرد: متاسفانه آماری که توسط رحیمی ارائه شده، آمار درستی نیست و تاکنون کمتر از ۴۰ درصد از این مصوبات اجرایی شده است.
او با اعلام آمادگی کامل خود برای استدلال کارشناسی، متذکرشد: این گله را داریم که آمار نادرست دادن به مردم بدترین عمل است.
عضو فراکسیون اصول گرایان مجلس، تصویب مسایل ریز را در شان و شخصیت دولت توصیف نکرد و بیان داشت: اگر قرار باشد دولت بیاید داخل گیلان و درباره برنامهها و منابع استانی تصمیم بگیرد، ما باید تصمیم بگیریم.
لاهوتی اخذ مصوباتی نظیر، کمک به مساجد، مسایل فرهنگی، ساخت اداره کار و امور اجتماعی در لنگرود، خرید ماشین برای پزشکی قانونی و بیمارستان، ساخت خوابگاه دانشجویی را از جمله این مصوبات ریز عنوان کرد.
وی معتقد است: این تصمیماتی نیست که دولت بخواهد مصوب کند، بلکه استاندار و فرمانداران هم میتوانند اخذ بکنند.
عضو کمیسیون عمران مجلس یادآور شد: دولت باید به جای اخذ ۳۱۰ مصوبه جزیی، اجازه تاسیس ۵ کارخانه خودروسازی برای حل مشکل بیکاری را صادر میکرد و به وضعیت سدهای پلرود، شفارود و آزاد و یا راهآهن رسیدگی میکرد.
لاهوتی با بیان این اعتقاد که سفرهای دور اول و دوم دولت به گیلان تاثیری خاصی برای استان نداشته است، اظهار کرد: در سفر دور سوم ۱۱ سد لاستیکی مربوط به سفر قبلی رئیسجمهور و هیات وزیران را دوباره مصوب کردند و یا مسئله فاضلاب شهرهای گیلان در ۲ سفر قبلی به تصویب رسیده بود و با این عمل میخواستند تعداد مصوبات خود را پرکنند!
نامه همسر شهید باکری به شهید سلیمی، به بهانه درگذشت پدرش
چکیده :شنیده ام برای مدتی معاون استانداری ایلام بودید ، امام خمینی دستور می دهند کسانی که فکر می کنند توان انجام وظایف در پستهای خود را ندارند استعفا دهند و شما فورا استعفای خود را نوشتید.میز و پست و مقام و حب دنیا برای شما ارزشی نداشت و شاید به همین خاطر بود روحیه ی آزادگی خود را حفظ کردید....
فاطمه امیرانی، همسر شهید باکری، به بهانه درگذشت پدر شهید حمید سلیمی، نامهای خطاب به این شهید منتشر کرد و در بخشی از آن نوشت: بعد از انقلاب عضو شورای فرماندهی سپاه تبریز بودید . به خاطر توانمندی های شما از طرف عده ای تنگ نظر مورد اتهام قرار گرفتید . حتی مدتی را در زندان در بند عمومی گذراندید . ولی به یاد دارم که جمله ای ماندگار گفته بودید که ما برای انقلاب و اسلام همه هستی مان حتی آبرویمان را هم می دهیم . این جمله بعدها برای خیلی ها تسلی بخش بود.
این نامه را به نقل از صفحه شخصی فاطمه امیرانی در فیس بوک بخوانید:
با یاد خدا
سلام بر شهدا
سلام آقا حمید (شهید سلیمی)
سلام آقا حمید (شهید سلیمی)
منم مادر احسان و آسیه ، همسر حمید باکری امروز به بهانه ی بدرقه پدر بزرگوارتان به خانه ابدی ایشان ، به بهشت زهرا رفتیم . اما اعتراف می کنم قصدم دیدن شما بود . می دانستم برای استقبال پدرتان می آیید . امروز فرصت مناسبی بود برای مرور خاطرات . اولین بار که با شما آشنا شدم بعد از ازدواج با حمید ، چند روزی به تبریز آمده بودم . خانم جوانی به دیدنم آمد و خودش را همسر حمید سلیمی معرفی کرد و از دوستیشان با حمید باکری از قبل از انقلا ب تعریف کرد .
بعدها شنیدم که شما از دانشجویان مبارز دانشکده فنی دانشگاه تبریز بودید و مرتبا به بهانه های مختلف از کلاس و دانشگاه محروم می شدید ولی با هوش و استعدادی که داشتید به کمک هم کلاسی ها امتحانات را با موفقیت می گذراندید . شیوه ای که ساواک داشت برای اخراج دانشجوها ی مبارز به جای بهانه تراشی سیاسی آنها را اخراج درسی می نمود . گویا در جلسه ای رئیس دانشگاه در مورد دانشجویان مبارز گفته بود که اینها درس نخوان هستند و در جواب شما را مثال زده بودند که با معدل عالی قبول می شدید . منزل پدریتان پاتوق بچه های مبارز بوده . به عنوان خاطره شنیدم وقتی آقا رحیم در جریان ۲۹ بهمن تبریز تیر به پایشان می خورد بعد از اینکه مدتی در منزل یکی از بچه ها مداوا می شود به تهران منزل پدری شما می آیند چون ایشان نمی توانستند بلند شوند قرار می گذارند اگر پدر بزرگوار شما وارد شدند کسی بلند نشود ، چقدر برای پدرتان تعجب آور بوده که جوانان با ادب چطور هیچ کدام به پای ایشان بلند نشده اند . شاید بعدها همه فراموش کردند که باید به پای ارزش هایی که پدر بزرگوار شما برای بدست آوردن آنها با رنج زندگی کرد باید بلند شد .
بعد از انقلاب عضو شورای فرماندهی سپاه تبریز بودید . به خاطر توانمندی های شما از طرف عده ای تنگ نظر مورد اتهام قرار گرفتید . حتی مدتی را در زندان در بند عمومی گذراندید . ولی به یاد دارم که جمله ای ماندگار گفته بودید که ما برای انقلاب و اسلام همه هستی مان حتی آبرویمان را هم می دهیم . این جمله بعدها برای خیلی ها تسلی بخش بود. بعدها هم هرکجا که فرصت خدمت به مردم و در جهت اعتلای آرمانها و اهداف انقلاب پیش می آمد با خلوص مشغول کار و خدمت می شدید .
شنیده ام برای مدتی معاون استانداری ایلام بودید ، امام خمینی دستور می دهند کسانی که فکر می کنند توان انجام وظایف در پستهای خود را ندارند استعفا دهند و شما فورا استعفای خود را نوشتید.میز و پست و مقام و حب دنیا برای شما ارزشی نداشت و شاید به همین خاطر بود روحیه ی آزادگی خود را حفظ کردید. بعد از شهادت حمید جز اولین کسانی بودید که برای تسلی ما به ارومیه آمدید . و بعد از اقامت در قم نیز باز شما اولین بودید که به دیدن ما آمدید اما ما در منزل نبودیم ولی یاداشت کوتاه شما باعث دلگرمی ما شد . بعدها در هر فرصتی که پیدا می کردید به دیدن ما می آمدید و با بچه ها بازی می کردید .بعد از شهادت آقا مهدی مدتی در لشگر عاشوار و سپس در مهندسی رزمی قرارگاه خاتم مشغول به خدمت شدید. تا اینکه در ۲۳ بهمن سال ۶۴ در عملیات والفجر ۸ به مقام شهادت نایل آمدید .آقای مهندس میر حسین موسوی نخست وزیر دولت جمهوری اسلامی در سخنرانی به مناسبت شهادت شما فرمودند ” شهید سلیمی عزیزی بود که سالها در راه خدا تلاش کرد و برای او اجری جز شهادت قابل انتظار نبود ”
مادر عزیز شما برای من تعریف کرد که شما برای ایشان معلم ،پدر ،برادر ،دوست ،و فرزند عزیزی بودید که می توانستند به شما تکیه کنند . وبا وجود شما از امتحان شهادت مجید عزیزش سر بلند بیرون آمد و یقینا با حضور روح بلند شما توانست شهادت عزیز دیگرش فرهاد را در سال ۶۷ بپذیرد و سالها را در نبود فیزیکی شما تحمل کند . امروز همسرش را با اشک بدرقه کرد .شاید خیلی ها مثل من به ثمره این ازدواج فکر می کردند . که چه فرزندان صالحی را به جامعه تحویل دادند.
دوستانی که در تشیع حضور داشتند به آرامی اشک می ریختند .و با جان ودل زیارت عاشورا را زمزمه می کردند :
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین
و دعا کردند :
اللهم اجعل محیای محیا محمد و ال محمد و مماتی ممات محمد و ال محمد انشاء الله
واکنش سایت هاشمی به حملات رسانهای: صدا و سیما هم از پخش تصویر هاشمی رفسنجانی «معذور» است
چکیده :همانطور که زخم مکتب ایران را فریاد کیهان علیه بیانیه هاشمی دوا نکرد زخم کیهان از روشنگریهای سایت هاشمی را هم فریاد شما از بی هویتی سایت هاشمی دوا نمی کند. / قطعا جز شرمساری نصیبی نخواهید برد هر چند ممکن است روزی در نهاد ریاست جمهوری مورد تجلیل و قدر دانی هم قرار بگیرید! / این مجتهد سیاسی کم نظیر هویتش را از نیم قرن تاریخ انقلاب ، همراهی امام و رهبری ، تکریم مراجع و تعظیم مردمان صاحب انقلاب کسب کرده که به یقین سلبش از عهده شما خارج است همانطوریکه از عهده صداوسیمایی که در روزهای پیروزی انقلاب هم از پخش تصاویر هاشمی معذور مانده خارج...
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی با انتشار متنی شدیداللحن، به خبرسازی خبرگزاری فارس علیه این سایت و بیهویت نامیدن آن از زبان یک مسئول دولتی واکنش نشان داد و نوشت:
برادران ! شما همان روزی که با تحریک نماینده ای از زبانش تیتر زدید : « هاشمی ! اکبر شاه است » شرمسار روح امام و روی رهبری شدید چون واضح و مبرهن است با داشتن آن تیتر در دست اگر فردای محشر با روح امام و یا امروز دنیا با رهبر معظم انقلاب روبرو شوید قطعا جز شرمساری نصیبی نخواهید برد هر چند ممکن است روزی در نهاد ریاست جمهوری مورد تجلیل و قدر دانی هم قرار بگیرید! مگر گستاخی به خرج دهید و چشم در چشم این بزرگان براق کنید و بگویید : « در دفاع از کیان ولایت فقیه و نظام اسلامی » چنین کردیم و امروز حق ما بی مهری و عتاب نیست که آنوقت این بزرگان حتی شما را لایق شماتت هم نخواهند دانست چرا که قالو سلام جواب تاریخی تمام بزرگان دین بر جاهلان است جاهلانی که گاه در حضور امام عصرشان هم مدعی بصیرت فراتری شدند و در جهالت خویش پوسیدند و نامی هم از شمارگان عظیم آنها در تاریخ نماند. پس ای برادران اگر عهدی با جریانی غیر از ولی فقیه دارید فاش بگویید تا لااقل از تیغ تیز نفاق در امان بمانید و اگر بر ولایت رهبری معظم انقلاب هستید چنین بر روی ایشان چنگ نزنید مگر شما از الفت متقابل این دو یار دیرین انقلاب خبر ندارید ؟ مگر نمی دانید این دو دست توانای انقلاب را دست امام بر هم نهاده و کین داخل و خصم خارج را توان گسست آن نیست ؟ مگر خبر نداری که آن برادر منتقد تیز هاشمی وقتی از میزان مهر رهبری به هاشمی خبر دار شد چنان از خود به خشم آمد که فردای اش حلالیت طلبید ؟
سخن آخر هم اینکه همانطور که زخم مکتب ایران را فریاد کیهان علیه بیانیه هاشمی دوا نکرد زخم کیهان از روشنگریهای سایت هاشمی را هم فریاد شما از بی هویتی سایت هاشمی دوا نمی کند ؟ بر شما اطمینان می دهیم که هویت آیت الله هاشمی از هیچ رسانه دیداری شنیداری مکتوب و مجازی از جمله همین «سایت بی هویت »! حاصل نیامده که شما بخواهید سلبش کنید. این مجتهد سیاسی کم نظیر هویتش را از نیم قرن تاریخ انقلاب ، همراهی امام و رهبری ، تکریم مراجع و تعظیم مردمان صاحب انقلاب کسب کرده که به یقین سلبش از عهده شما خارج است همانطوری که از عهده صداوسیمایی که در روزهای پیروزی انقلاب هم از پخش تصاویر هاشمی معذور مانده خارج است. شاید بهتر آن باشد بیش از هاشمی نگران هویت جریانی باشید که هویتش را نه از مبانی اهل مکتب اهل بیت (ع) و تاریخ انقلاب بلکه از بازیهای رسانه گرفته و چون ریشه ندارد اگر روزی رسانه نیابد از رسوب هویتش هم در تاریخ انقلاب لکه ای برجای نخواهد ماند.
عرض ادب ویژه فردوسیپور به سید حسن خمینی
عادل فردوسیپور دربخشی از برنامه نود دوشنبه شب خود، به مناسبت شروع دهه فجر خمینی هه فجر، به طور ویژهای به سید حسن خمینی سلام و عرض ادب کرد.
عادل فردوسیپور در حین اجرای آیتم نمایش عکسهای قدیمی تصویری از تیم شاهین قم را به نمایش گذاشت که دور چهره مرحوم سید احمد خمینی فرزند امام راحل خط کشیده شده بود.
فردوسیپور در بامداد ۱۲ بهمن و آغاز ایام دهه مبارک فجر گفت: «مرحوم سید احمد آقا فوتبالیست بزرگی بودند و فرزند ایشان سید حسن خمینی هم از علاقمندان به فوتبال و از طرفداران برنامه نود هستند که از همین جا و در این ایام، جا دارد که عرض ادب ویژهای هم خدمت او داشته باشم.
دادكان:در عربستان شاهزادهها تصمیم میگیرند در ایران آقازادهها
محمد دادكان كه این روزها به مرد اول انتقاد از فدراسیون فوتبال و رئیس آن تبدیل شده، میگوید آنهایی كه كفاشیان را آوردند باعث ناكامیهای فوتبال ایران شدهاند.
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال كه صبح امروز در برنامه صبح بخیر ایران شبكه اول سیما حضور یافته بود با انتقاد از فضای حاكم بر فدراسیون فوتبال و اینكه رئیس فدراسیون یك چیز می گوید و نایب رئیساش چیزی دیگر افزود: «متاسفانه ارتباط و همبستگی بین اجرای فدراسیون دیده نمی شود و مسئولان فدراسیون تجربه، تخصص و دانش لازم برای اداره فدراسیون را ندارند. من بارها این مسائل را عنوان كردهام. متاسفانه امروز فریادها به گوش كسی نمی رسد، چه رسد به صدای من!»
وی با تاكید بر اینكه مقصودش شخص خاصی نیست، گفت: «من به عنوان یك منتقد از فدراسیون فوتبال، كارنامهای خوب نمی بینم كه بخواهم بگویم فدراسیون موفق بوده و عملكرد مطلوبی داشته است.»
دادكان آنهایی كه خارج از فضای فوتبال وارد این رشته ورزشی میشوند، را افرادی معمولی و نه سیاسی نامید كه برای مطرح كردن خود به دنبال ارتقا دادن جایگاهشان در این رشته ورزشی هستند. چرا كه در فوتبال تبلیغات زیاد است و همه توجهات به این رشته ورزشی است.
وی افزود: «به همین خاطر رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی، دنبال ریاست فدراسیون فوتبال بود، او حتی می خواست رئیس فدراسیون ورزشهای بومی محلی شود و دنبال ریاست پنج فدراسیون دیگر نیز بود! آخر چطور می شود آدمی كه 20 را دارد به دنبال 15 باشد؟!»
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال ایران با طرح این موضوع كه مسئولان پیشین ورزش ایران شیرازه فدراسیون و فوتبال ایران را برهم زدند، افزود: «حالا همین آقایان باید بیایند پاسخگو و جوابگوی مردم باشند. چطور زمانی كه من رئیس فدراسیون فوتبال بودم هر روز سخنرانی می كردند اما امروز نمی آیند پاسخگوی آقداماتی باشند كه در فوتبال انجام دادند.»
او با بیان اینكه فردی ورزشی است، گفت: «من در این ورزش ابرویم شكافته، بینیام شكسته، مینیسك پاهایم را از دست دادهام، سالها در یكی از تیمهای مطرح كشور بازی كردهام، سابقه سالها مدیریت در فوتبال كشور را دارم، مدرس دانشگاه هستم و … با این شرایط من نمی توانم و نباید در مورد ورزش حرف بزنم؟! آن وقت رئیس سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال كه شناختی از فوتبال ندارند، می توانند اظهارنظر كنند. اینها باید اجازه بدهند، كارشناسان حرف بزند، فضا را برای اظهارنظر باز بگذارند و …»
این كارشناس مسایل ورزشی با بیان اینكه مقابل امثال دادكان ایستادگی میكنند، گفت: «متاسفانه امروز مسئولان ورزش افرادی را می خواهند كه بذله گو، گوش به حرف و غلام باشند. امروز اگر اینطور باشید می توانید در ورزش فعالیت كنید.»
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال با طرح این مدعا كه “در فوتبال كشور هر ساله 400 میلیارد تومان هزینه می شود”، گفت: «در این فوتبال میلیاردها تومان هزینه می شود آنوقت در استان ایلام یك پل نمی زنیم كه مردم برای عبور از رودخانه ناچار نباشند از نقاله استفاده كنند و دست خود را از دست بدهند. بازده این فوتبالی كه 400 میلیارد تومان برای آن هزینه می شود، چیست؟ چرا برای احداث یك پل 100 میلیون تومان هزینه نمی شود؟!»
این كارشناس فوتبال ایران با تاكید بر اینكه دنبال تخریب علی كفاشیان و فدراسیون فوتبال نیست، افزود: «كفاشیان قصد نداشت، وارد فوتبال شود. به او گفتند برای ریاست فدراسیون فوتبال كاندیدا شو تا با انتخابش بهتر بتوانند برای فوتبال تصمیم گیری و اعمال نظر كنند. آقای كفاشیان كه خودش می گوید، من نمی توانم در فدراسیون فوتبال یك لیوان را بی اجازه جابجا كنم، چطور می تواند فدراسیون را اداره كند؟ آنهایی كه كفاشیان را آوردند تا فوتبال ایران به اینجا برسد، آنهایی كه كفاشیان را رئیس فدراسیون فوتبال كردند و باعث این همه ناكامی در فوتبال شدند، باید پاسخگوی مردم باشند.»
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال خطاب به علی كفاشیان گفت: «من از قول كفاشیان خواندم كه گفته است، ما آنچه را كه قبلی ها كاشته بودند را دور می كنیم. در پاسخ به ایشان باید بگویم، شما چه برای آیندگان كاشتید كه بخواهند درو كنند؟ در زمان حضور من در فدراسیون فوتبال تیم امید قهرمان بازیهای آسیایی بوسان شد. تیم ملی به عنوان سوم مسابقات جام ملتهای آسیا دست یافت. دو بار قهرمان جام غرب آسیا شدیم. تیم ملی به جام جهانی رفت و … . آیا اینها درو كردن است؟ شما برای این فوتبال چه كردید؟»
وی افزود: «شما فكر می كنید، آقای كفاشیان و زیر مجموعهاش برای تیم ملی سرمربی انتخاب كردهاند؟ قلعه نویی را كفاشیان انتخاب كرد؟ علی دایی با رای كفاشیان سرمربی تیم ملی شد؟ مایلی كهن و قطبی چطور؟ آیا اینها را فدراسیون فوتبال سرمربی تیم ملی كرده است؟ هیچكدام از اینها انتخاب رئیس فدراسیون فوتبال نبودند؟ شما یك میزگرد بگذارید، من مقابل كفاشیان ثابت می كنم، مربیان تیم ملی توسط چه افرادی انتخاب شدهاند. اینها درد فوتبال ایران است و باید درمان شود.»
دادكان در ادامه بحث از انتخاب سرمربی برای تیم ملی پیش از آغاز مسابقات جام ملتهای آسیا را اقدام نادرست خواند و خطاب به كفاشیان پرسید: «آقای كفاشیان پیش از آغاز جام ملتهای آسیا گفتند، هدف فدراسیون حمایت از افشین قطبی است. ایشان كه مدعی به حمایت از قطبی بودند چرا 2 ماه قبل از شروع جام ملتها به دنبال جانشین این سرمربی بودند؟ در كجای دنیا دو ماه مانده به آغاز یك تورنمنت دنبال مربی می روند و مربی با تیمی دیگر قرارداد می بندد؟»
وی همچنین با انتقاد از عملكرد افشین قطبی گفت: «قطبی هم دلش با تیم ملی نبود. قطبی در دیدار با مالزی و سنگاپور پس از گلزنی تیم ملی یك متر به هوا می پرید، اما در جام ملتها بعد از پیروزی مقابل عراق فقط دستش را بالا می برد.»
رئیس پیشین فدراسیون فوتبال خاطرنشان كرد: «در مسابقات مختلف آسیایی، تنها تیمهایی كه در جریان مسابقات دست به تغییر مربی می زنند، تیمهای ایران و عربستان هستند. آنها شاهزاده هستند و ما آقازاده. اما نه آنها شاه زاده هستند و نه ما آقازاده.»
دادكان دردهای فوتبال ایران را پرشمار خواند و گفت: «اهداف فیفا رشد و توسعه فوتبال است. شما ببینید امروز فوتبال دست چه كسانی است، آیا آنها می توانند موجبات رشد و توسعه این رشته ورزشی را فراهم آوردند؟ امروز مدیران بیشتر دنبال حفظ جایگاه خود هستند تا رشد فوتبال!»
پيام تبريك رييس جمهور مصر به دکتر احمدي نژاد
پيام تبريك رييس جمهور مصر به دکتر احمدي نژاد | ||
محمد حسني مبارك رييس جمهور كشور جمهوري عربي مصر در پيامي كتبي پيروزي مجدد دكتر احمدي نژاد را در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري ، با راي قاطع ملت ايران تبريك گفت. |
مسئولی که با دیپلم پزشک شد و حقوق دکتری گرفت
چندي پيش طي درج خبري با عنوان «جمعيت خدمت رسان و فعاليت هاي زودهنگام انتخاباتي»، “جهان” به طرح مسائلي در خصوص “ابوالحسن فقيه” – رييس فعلي جمعيت هلال احمر – و نيز مسؤول ستادهاي انتخاباتي جريان منتسب به رييس دفتر رييس جمهور پرداخت.
از جمله اينكه ضمن نقد ورود زودهنگام به فضاهاي انتخاباتي – چه از نوع مجلسي و چه از نوع رياست جمهوري آن – كه به دليل آنكه فرصت خدمت را بي ترديد مي سوزاند، به بخشي از نكات مطرح در مورد ابوالحسن فقيه و سوابق شخصي او اشاره شد. به طور مثال اينكه وي بدون داشتن سابقه جبهه، از سهميه رزمندگان براي شركت در كنكور و پذيرش در دانشگاه در رشته پزشكي استفاده نموده است!
به گزارش “جهان” نظرات انتقادي زيادي از طرف مخاطبان محترم در نقد اين بيعدالتي و بداخلاقي در پاي خبر درج شد و البته چند نظر هم به اين نكته اشاره داشت كه شهداي نوجواني كه از سن آن زمان آقاي فقيه كمسالتر بودهاند نيز وجود دارند و بر اساس اين مطلب نتيجه گرفته ميشد كه احتمالاً اسناد اين موضوع درست بررسي نشده باشد.
اما با كمال تأسف بايد گفت كه بر اساس مدارك موجود،وی تأكيداً سابقه جبههاي ندارند و چون قبولشدن وی در دانشگاه، در رشته پزشكي منوط به استفاده وي از سهميه رزمندگان ميباشد، نظر به اخراج جناب آقاي فقيه از دانشگاه علوم پزشكي تهران در سال 1380، آن هم به دليل عدم ارائه مدارك مورد نياز براي استفاده از سهميه رزمندگان و ايثارگران،وی موفق به ادامه تحصيل و نهايتاً فارغالتحصيل شدن از رشته پزشكي نمي شود و در نتيجه اصلاً پزشك نميباشند!
درست به همين خاطر است كه بر اساس اخباري كه از برخي مراجع قضايي در دست است، بعد از اثبات اين مطلب در اين مراجع، از وي خواسته شد تا بر اساس حكم قضايي به دليل دريافت حقوق به عنوان پزشك در هنگام تصدي مسؤوليتهاي خود تا كنون، ما بهالتفاوت ميان حقوق بر مبناي مدرك ديپلم تا حقوق بر مبناي دكتراي عمومي پزشكي را به سيستم مالي دولت باز گرداند!
اكنون جاي سؤال دارد كه با وجود چنين نقطههاي تيره و تاري در حاشيه عملكرد يك فرد، آيا باز بايد از حضور وي در سازماني عامالمنفعه و خدمتمحور يعني هلال احمر – آن هم به عنوان رييس – و همچنين از مسؤوليت وي در ساماندهي فعاليتهاي سياسي و انتخاباتي منتسب به رييس جمهور البته با گرايشي خاص(!)، استقبال شود؟
آيا در دهه عدالت و پيشرفت جايي براي اين وجود دارد كه صرف بستگي سياسي برخي افراد به برخي مسؤولان، عدالتسوزي و بداخلاقي ايشان آن هم در جايگاه يك مسؤول نظام اسلامي ناديده انگاشته شود؟
اشتراک در:
پستها (Atom)